مسافرتهاي سامي جون
سلام پسرم گلم ما با هم سفراي زيادي رفتيم هنوز ۲ ماهت نشده بود عروسي دايي امين بود تو مرداد ماه وقتي خاله عاطي داشت مي رفت مشهد من و تو باباعلي با اونا رفتيم خيلي خوش گذشت . شما عقب ماشين تو ساك دستي خواب بودي وقتي جيش مي كردي يا گرسنه بودي بيدار مي شدي ماماني پوشكتو عوض مي كرد بهت شير مي داد دوباره مي خوابيدي خيلي پسر خوب و ارومي بودي. ما اونجا يك هفته مونديم بعد امديم مادر جون -پدرجون خيلي دلشون برات تنگ شده بود. سفر بعدي رفتيم تهران شما ۶ ماهه بودي با مادر جون طاهره ۲ روز تهران بوديم بعد رفتيم كيش خيلي خيلي خوش گذشت صبح كه مي شد برات سوپ درست مي كردم با مادرجون هم ما هم شما بحانه مي خورديم ساعت ۱۰ ...
نویسنده :
مامان سامی
12:23